
ای کعبه! داری یک جهان جان در بر امشب الحق که از هر شب شدی زیباتر امشب آغوش جان را بـاز کن جانـانـه آمـد هنگام قربانی است، صاحب خانه آمـد جبریل را از بـهر دربـانی بیـاور ماننـد اسماعیل قربـانی بیـاور ای کعبه! حقِّ صاحب خود را ادا کن حجاج را در مقدم مولا فـدا کن […]
مصرع ناقص من کاش که کامل میشد شعر در وصف تو از سوی تو نازل میشد شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست واژه در دست من آنگونه که میخواهم نیست من که حیران تو حیران توام میدانم نه فقط من که در این دایره سرگردانم همهی عالم و آدم به تو میاندیشد شک […]
به طوف کعبه زنی پاک و محترم آمد میان سینه ی او شعله های غم آمد دخیل بست به دامان صاحب خانه به سوی رکن یمانی دو سه قدم آمد صدا زد ای که مرا میهمان خود کردی بگیر روی مرا ، لحظه ی کرم آمد همین که دل نگران شد خدا اجابت کرد صدای […]
«ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود روح از پیکره ی کعبه برون آمده بود روشنا ریخت به افلاک حلولش آن روز کعبه برخاست به اجلال نزولش آن روز عشق او بر دل سنگیِ حرم غالب شد قبله مایل به علی بن ابی طالب شد از دل خانه علی رفت و حرم با او […]
عالم امشب به علی مینازد آدم امشب به علی مینازد همگان دور حرم میگردد حرم امشب به علی مینازد لوح از نام علی زینت یافت قلم امشب به علی مینازد آسمان سوده جبین بر خاکش کعبـه گردیده گریبان چاکش زهی از دامن آباد حرم پیر خلقت شده نوزاد حرم یک علی در نگهش جلوه کند […]
روح الامین! به بام حرم رو، اذان بگو بعد از اذان، ثنای علی همچنان بگو اوصاف شیر حق به زمین و زمان بگو لب را بشو به زمزم و با حاجیان بگو کامشب شب ولادت صاحب حرم شده بیت الحرم به مقدم مولا حرم شده امشب به کعبه فاطمه پروانه علی است دل دور کعبه […]
کعبه وا شد ، همه جا بوی خدا پیچیده آیه ی سوره ی ایمان همه جا پیچیده بندِ قنداقه نبندید به دستانِ خدا کور باشند همه شرک پرستانِ خدا دست های نبیُ اللّه به زیرِ سَرِ او کلِّ عالم بخدا تکه ای از شهپرِ او گفت با حضرتِ خاتم : بگو ای ملجا نور دَم […]
اشعار ولادت حضرت امام علی(ع) – هاشم طوسی هرکس که به سودای علی سر دارد آخر به چه کس نیاز دیگر دارد جای عجبی نیست به استقبالش دیوار دل کعبه ترک بر دارد در خلوت خود سه روز مهمانش کرد از شدت عشقی که به حیدر دارد بر روی لبش معجزه ی […]
بگردون ابرش از رحمت برآمد از دل دریا که دریا شد از آن صحرا که صحرا شد از آن دریا بخـار از دشت پیدا شد چو ترکان بخارایی زتیر ترکشش سـوزد سر خـارا ز بُن خـارا زبان بگشود سوسن چون بشیر از مژده ی یوسف زحسرت چشم نرگس همچنان یعقوب شد نابینا پی معجز ز […]