
ما خاک پای دوستان اهلبیتیم خصم تمام دشمنان اهلبیتیم ریزه خورِ هر روزِ خوان اهل بیتیم اولاد حیدر را همیشه دوست داریم موسی بن جعفر را همیشه دوست داریم یارب چرا خورشیدمان رو به غروب است؟ دنیای ما، زندان آدم های خوب است در این میان هر کس که محبوب القلوب است باید که در […]
از زخم و درد و رنج ها منظومه دارم از عمر خود پرونده ای مختومه دارم دردی شبیه مادر مظلومه دارم امشب هوای دخترم معصومه دارم از اشک، روی گونه ام سِیلی گرفته بابا کجایی که دلم خیلی گرفته؟! تحقیرهای دشمنم را صبر کردم زنجیرِ دور گردنم را صبر کردم خونابه ی روی تنم را […]
چه عالمی ست عالم باب الحوائجی با توست نورِ اعظم باب الحوائجی مهر تو است حلقهی وصل خدا و خلق داری به دست خاتم باب الحوائجی در عرش و فرش واسطهی فیض و رحمتی بر دوش توست پرچم باب الحوائجی در آستانهی تو کسی نا امید نیست آقا برای ما همه باب الحوائجی بی شک […]
من کیستم ولی خداوند اکبرم آیینۀ تمام نمای پیمبرم آرام جان فاطمه و نجل حیدرم بابالحوائج همه موسیبنجعفرم مولای کائنات و امام سما و ارض بر جن و انس هادی و مولا و رهبرم امروز باب حاجت خلقم به کاظمین فردا پناه خلق به صحرای محشرم هر سال و ماه و هفته و هر روز […]
پر بسته بود … وقت پریدن توان نداشت مرغی که بال داشت ولی آسمان نداشت خو کرده بود با غم زندان خود ولی دیگر توان صبر در آن آشیان نداشت جز آه زخم های دهن باز کرده اش در چارچوب تنگ قفس هم زبان نداشت آنقدر زخمی غل و زنجیر بود که اندازه ی کشیدن […]
ندارد هیچ کس در این دل زندان نشان از من نه من دارم خبر از خانه ام نی خانمان از من تن من با دل زندان و زندانبان شده هرنگ پذیرائی کند با تازیانه میزبان از من به حال من دل آن آهن زنجیر می سوزد نمی خواهد که گردد دور زنجیر گران از من […]
در دل تاریک زندان مثل شمع روشنم لحظه لحظه، قطره قطره، آب گردیده تنم بس که لاغر گشته ام چون می گذارم سر به خاک خصم پندارد که این من نیستم پیراهنم در سیه چال بلا با دوست خلوت کرده ام این نماز، این حال خوش، این اشگ دامن دامنم هر که زندانی شود باید […]
باران حریف چشم تو دریا نمیشود دیگر کسی شبیه تو آقا نمیشود صدها کلیم میچکد از نوک ناخنت موسی بدون اسم تو موسی نمیشود دارالشفای حضرت مریم ضریح تو هرگز مسیح بی تو مسیحا نمیشود ای ذوالفقار حضرت حیدر خروش کن لا حول جز به قوتت الا نمیشود زندان که نه،به چشم تو معراج عاشقیست […]
ای دستگیر خلق خدا دستهایتان زیباترین جواب دعا دستهایتان گفتم در این مسیر گدایی تان کنم شاید رسد به دست گدا دستهایتان دستانتان دو دست خداوند طاهر است دست پُر از گناه کجا، دستهایتان از این گناهکاری دستان من چقدر افتاده است فاصله تا دستهایتان باور نمی کنم فقط از کثرت گناه نگرفته اند دست […]
چه عالمی ست عالم باب الحوائجی با توست نورِ اعظم باب الحوائجی مهر تو است حلقهی وصل خدا و خلق داری به دست خاتم باب الحوائجی در عرش و فرش واسطهی فیض و رحمتی بر دوش توست پرچم باب الحوائجی در آستانهی تو کسی نا امید نیست آقا برای ما همه باب الحوائجی بی شک […]