امام رضا از تولد تا شهادت
می خواهم تا آنجا که دوست دارم، پربگیرم، اما تا بارگاه دوست راه طولانی است. چشم از پنجره برنمی دارم. دشت از پی دشت، کوه از پی کوه، دسته دسته گل سرخ، یک عالم سبز و یک دریا اشتیاق که دستی از غیب به جانم ریخته است, همیشه همین طور است. خودم را که به مولا می سپارم، دیگر این من نیستم که می روم، برای لحظه ای، خواب مرا می رباید… دست در دست نور و آرمیدن در کنار ضریح! چه دل انگیزند این خواب های خوب!برمی خیزم، پیرامونم غوغایی به پاست. صدای دل هاست. همه می گویند: یا ضامن آهو! رسیده ایم انگار, این گنبد زیبا، قلب ایران است. چه دورنمایی دارد! ((السلام علیک یا علی بن موسی الرضا. السلام علیک یا…)) بغضی غریب و بعد هم, های و هوی پریشان دل. تا غروب راهی نیست. دل و نقاره و اشک به هم می آمیزند، و من پر از ضریح می شوم. و سرشار از رازهای طلایی!… چه بویی از کنارم گذشت، بوی آسمان بود. یک بوی خیس، یک بوی معنوی سبز. گویا فطرتم بود که معطر شد از عشق! ضریح اینک به ملکوت می ماند، و من می خواهم تا رضایت «رضا» اوج بگیرم. نیشابور از خاطرم می گذرد، لحظه ای که امام سر از کجاوه بیرون آورده اند و فریاد شادی و اشک شوق، زمین و زمان را به هم پیچیده است. لحظه ای که سینه چاکان حضرتش ازفرط عشق به خاک غلتیده اند. لحظه ای که بیش از بیست هزار تن تقریرات امام را می نویسند. [«لااله الاالله» دژ استوار من است و من یکی از شرط های آنم.] به راستی اگر« ولایت» نباشد، کلمه مقدس «توحید» چگونه استوار یابد!؟شب از نیمه گذشته است. همه جا سرشار از اشک و گلاب است و من خود را با همه شور به کجاوه سبز ولایت می رسانم.یا ضامن آهو! دل های بی پناهمان را که چون آبگینه های شکسته در پهنای گیتی سرگردانند، در پای ضریح مقدست آشیان ده که محتاج پرکشیدن به آبی لایتناهی فطرت خدا یی مان هستیم.
فـــردوس، امتــداد مســیر نـگاه اوسـت ای ابرهـــــــای معجــــــزه، رود خلــــــود کو
● امامت امام رضا (ع):
حضرت علی بن موسی ,ملقب به رضا ,در سال ۱۴۸ هجری قمری در روز۱۱ ذیقعده در مدینه به دنیا آمد.پدرآن حضرت,امام موسی بن جعفر و مادرش بانویی بزرگوار به نام نجمه(نام دیگر این بانو تکتم می باشد. ) بود.
در مطالب السؤول گفته شده است که: مادر آن حضرت کنیزی بودکه خیزران مرسی نام داشت. برخی نام وی را شقراء نوبیه، ذکر کردهاند که آروی، اسم او و شقراء لقب وی بوده است. طبرسی در اعلام الوری گوید: مادرش کنیزی بود به نام نجمه که به وی ام البنین میگفتند.( عیون اخبار الرضا)
بعد از شهادت امام کاظم (ع) , آن حضرت در ۳۵ سالگی عهده دار مسئولیت امامت و حفظ مبانی اسلامی و رهبری شیعیان گردید.
مدت امامت امام رضا در حدود ۲۰سال بود که می توان آن را به سه بخش جداگانه تقسیم کرد:
۱) ده سال اول امامت آن حضرت که همزمان با دوره ی زمانداری هارون بود.
۲) پنج سال بعد از آن که مقارن با خلافت امین ,فرزند هارون بود.
۳) پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون بود.
امام رضا (ع) در هر یک از این سه دوره , به مقتضای مسؤولیت خطیر امامت , با اوضاع و احوال پیچیده ی خلافت آن روزکه به نام اسلام که بر مردم حکومت می شد و با وجود نابسامانی های زیادی که از جهات مختلف در زندگی اجتماعی مردم وجود داشت وظایف متناسب خودرا,در راه خدمت به اسلام و مسلمین انجام می داد. امام هشتم تا آنجا که قدرت و امکان داشت از فرصتی که در سه سال آخر عمرش پیش آمد ,در بیداری مردم و توجه دادن آنان به اصول و مسائل و پرده برداشتن از چگونگی اغفال آنان به صورت ها و عناوین گوناگون , حداکثر استفاده را نمود .شهادت آن حضرت در سال۲۰۳هجری در سنا باد ,که امروز یکی از محله های مشهد است ,در سن ۵۵ سالگی ,به وسیله ی سمّی که مأمون به او خوراند ,اتفاق افتاد. هم اکنون آرامگاه این بزرگوار در مشهد زیارتگاه تمام عاشقان است.