
ای که از روز ازل گرم سجودی بانو
اولین فاطمه ی صبح وجودی بانو
سرّ «لولاک» که تکلیف مرا روشن کرد
علت خلقت افلاک تو بودی بانو
کس ندانست که جبریل نگاهت یک عمر
با خدا داشت عجب گفت و شنودی بانو
باز از جنت الاعلای تو سمت ملکوت
هر ملک آمده با کشف و شهودی بانو
پلک بر هم زدی و عشق به جریان افتاد
صد و ده پنجره اعجاز گشودی بانو
آمدی آینه ی نور الهی باشی
نور بی خاتمه و لا یتناهی باشی
همه ی عصمت حق شد متجلی در تو
و خدا نیز فرستاد تحیت بر تو
روی لب زمزمه ی نابِ تبسم داری
با خدایت چه کلیمانه تکلم داری
آسمان با تو و تسبیح لبت مأنوس است
روشنی بخش دل و جان تو «یا قدّوس» است
قلب پر مِهر تو گنجینه ی اسرار نبیست
کوثری! سهم جهان در طلب تشنه لبیست
آمدی فاطمه صبح ازلی روشن شد
آمدی فاطمه چشمان علی روشن شد
چشم مولا که شد از نور تو روشن ای ماه
گفت: لا حول و لا قوه الا بالله
نام تو فاطمه یا فاطمه تسبیح علی ست
یاد تو لحظه ی اعجاز مفاتیح علی ست
با تو تکلیف قدر حکم قضا معلوم است
در کنار تو دگر صبر و رضا معلوم است
لحظه هایت همه ایثار، صداقت، تقوا
راضیه، مرضیه ، صدیقه ، زکیّه ، زهرا
به شکوهت نرسد انسیه و حورایی
چهره پوشانده ای از سائل نابینایی
چه بگویم که بود فاطمه جان درخور تو
عالمی گشته مسلمان تو و چادر تو
چادرت مظهر حُجب است، تجلی عفاف
گرد تو عصمت و اخلاص و حیا گرم طواف
رحمت و جود و سخا جلوه ای از آیه ی توست
در دعاهات مقدم به تو همسایه ی توست
باغ سجاده ات از عطر دعا لبریز است
خانه ی ساده ات از صدق و صفا لبریز است
هر که از باغ بهشت تو سخن میگوید
از بزرگی و کرامات حسن میگوید
به روی دوش نبی نور دو عینی داری
جان عالم به فدایت! چه حسینی داری
در کرمخانه ی لطف تو مقرب باشد
هر که خاک قدم حضرت زینب باشد
قدر یک گوهر یکدانه ی تو مکتوم است
ام کلثوم تو اما چقَدَر مظلوم است
از نگاه تو فقط نور خدا میبارد
هر کسی نام تو را روی لبش میآرد ـ
ـ نا خود آگاه دلش چشمه ای از ایمان است
هر کسی نیست در این دایره سرگردان است
آب مهریه ی تو گشته و تطهیر شده
در دل شیعه فقط مهر تو تکثیر شده
این تویی که همه جا اذن شفاعت داری
تو که در هر نفست صبح هدایت داری
خانه را سنگر اسلام و امامت کردی
در وفاداری و ایثار قیامت کردی
آه از غربت مولا به لبت جان آمد
آمدی و همه ی عشق به میدان آمد
آمدی تا که فدایی ولایت باشی
آمدی مادر ایثار و شهادت باشی
انقلاب تو شده مبدأ ایمان مادر
شده مدیون تو و خون تو قرآن مادر
با قیامت به همه درس بصیرت دادی
تو به دین بار دگر شوکت و عزّت دادی
مادرم! راه تو آغاز رشادت ها بود
امتداد ره تو نهضت عاشورا بود
مکتب سرخ تو الحق که حسینی ها داشت
نسل نورانیات ای عشق، خمینی ها داشت
ماند نام تو و در کل جهان نامی شد
نور تو مطلع بیداری اسلامی شد
همه دنیا شده فریاد عدالت خواهی
کاش این جمعه شود با مددِ تو راهی
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
عالمی منتظر گفتن بسم اللَّه اوست
کاش میآمد و بودیم کنارش، یارش
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش