
تزاوَرُوا تحـابـوا و تصـافحُـوا و لا تحـاشمـوا؛
به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.
(بحارالانوار،ج۷۸،ص ۳۴۷)
من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته؛
کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
(بحار الانوار ، ج ۷۰، ص ۲۴۹ )
ان السعید، کل السعید، حق السعید من أحب علیا فی حیاته و بعد موته؛
همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
(مجمع الزوائد علامه هیثمى ، ج ۹ ، ص ۱۳۲)
نحن وسیلته فی خلقه و نحن خاصته و محل قدسه و نحن حجته فی غیبه و نحن ورثه أنبیائه؛
ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی ها، ما دلیل های روشن خداییم و وارث پیامران الهی
(شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ، ج ۱۶ ، ص ۲۱۱)
قاریءُ الحدید، و اذا وقعت، و الرحمن، یدعی فی السموات و الارض، ساکن الفردوس؛
تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند
(کنزالعمال ، ج ۱ ، ص۵۸۲)
خیارکم الینکم مناکبه و اکرمهم لنسائهم؛
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.
(دلال الامامه و کنزالعمال ، ج ۷، ص۲۲۵)
حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوه کتاب الله و انظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله؛
از دنیای شما سه چیز محبوب من است: ۱-تلاوت قرآن ۲-نگاه به چهره رسول خدا ۳-انفاق در راه خدا
(وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص۲۹۵)
فجعل الله…اطاعتنا نظاما للمله و امامتنا أمانا للفرقه؛
خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و درامان ماندن از تفرقه ها قرار داده است.
(بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۵۸)
لا یستَکمِلُ عَبدٌ حقیقهَ الایمانِ حَتَّى تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ وَحُسنُ التَّقدیرِ فِى المَعیشَهِ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزایا.؛
هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را کامل نمى کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسى، تدبر نیکو در زندگى، و شکیبایى در مصیبتها و بلاها.
(بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۳۳۹، ح۱ )
مَن حاسَبَ نَفسَهُ رَبَحَ وَمَن غَفَلَ عَنهَا خَسِر؛
آن کسى که نفسش را محاسبه کند، سود برده است و آن کسى که از محاسبه نفس غافل بماند، زیان دیده است.
(بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۳۵۲، باب ۲۶، ح ۹)
مَن رَضى عن الله تعالى بالقَلیل مِن الرّزق رضَى الله منه بالقَلیل مِنَ العَمل؛
هر کـس به رزق و روزى کم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل کم او راضى خواهد بود.
(بحـارالانـوار،ج ۷۸،ص ۳۵۷)
لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثه: إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّه اَو حَسَب ؛
جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.
(تحف العقول ، ص ۲۵۱)
مَـن فـرّج عن مـومـن فـرّج الله عَن قَلبه یـَوم القیمه ؛
هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد.
(اصول کافى، ج ۳، ص ۲۶۸)
أیما اثنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقه الىَ الجنّه ؛
هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود.
(محجه البیصاء ج ۴،ص ۲۲۸)
لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ المَخلـُوق بسَخَطِ الخـالِق ؛
رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد.
(تاریخ طبرى،ص ۱،ص ۲۳۹)
إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ ؛
بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است.
(فرهنگ سخنان امام حسین ص/ ۴۷۶)
لا یأمَن یومَ القیامَهِ إلاّ مَن خافَ الله فِی الدُّنیا
کسی در قیامت در امان نیست مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشت
(مناقب ابن شهر آشوب ج/۴ ص/ ۶۹)
أَعجَزالنّاسٍ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاء؛
عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند.
(بحارالانوارج/ ۹۳ ص/ ۲۹۴)
اَلبُکاءُ مِن خَشیهِ اللهِ نَجآهٌ مِنَ النّارِ ؛
گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است.
(حیات امام حسین ج ۱ /ص ۱۸۳)
اِنَّما یُداقُّ اللهُ العِبادَ فی الحِسابِ یَومَ القِیامَهِ علی قَدرِ ما اَتاهُم مِن العُقُولِ فِی الدُّنیا؛
خدا در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است باریک بینی می کند.
(اصول کافی ج ۱ /ص ۱۲)
طَلَبُ العِلمِ فَریضَهٌ عَلی کُلِّ مُسلِمٍ، اَلا اِنَّ اللهَ یُحِبُّ بُغاهَ العِلمِ؛
طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد.
(اصول کافی ج ۱ /باب دوم/ص ۳۵)
خَیرُ الأصحابِ مَن قَلَّ شِقاقُهُ و کَثُرَ وِفاقُهُ؛
بهترین یاران کسی است که ناسازگاریش اندک باشد و سازگاریش بسیار
(تنبیه الخواطر، ج۲، ص۱۲۳ )
إنَّ الصَّدَقَه َلتُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ؛
صدقه، خشم پروردگار را فرو مینشاند.
(کنزالعمال، ح۱۶۱۱۴۳ )
لَیسَتِ العِبادَهُ کَثرَهَ الصیّامِ وَ الصَّلوهِ وَ انَّما العِبادَهُ کَثرَهُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ؛
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
(تحف العقول، ص۴۴۸)
مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّهُ اَلبَتَّهَ؛
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب می شود.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
أَقرَبُ ما یَکُونُ العَبدُ إلَی اللهِ وَ هُوَ ساجِدٌ؛
نزدیکترین حالات بنده به پروردگارت حالت سجده است.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
إنَّ اللهَ عَزَّوَجَّلَ یََرحَمُ الرَّجُلَ لَشُدَهِ حُبِّ لُوَلَدُه؛
براستی که خداوند عزوجل رحم می نماید مرد را، به سبب شدت محبت او به فرزندش.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ؛
آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد.
(بحار الانوار ، ج ۳ ، ص ۳۹۷)
اَلمُؤمِنُ بَشرُهُ فی وَجِهِهِ وَحُزنُهُ فی قَلبِهِ؛
شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.
(نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره۳۲۵)
اَلعِلمُ کَنزٌ عَظیمٌ لایَفنی؛
علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود.
(غرر الحکم و درر الکلم)
اَلعِبادَهُ سَبعونَ جُزء، اَفضَلُها جُزءً طَلَبُ الحَلالِ؛
عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
اِنّ اَعفَی النّاسِ مَن عَفا عِندَقُدرَتِهِ؛
بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.
(الدره الباهره ، ص۲۴)
اِصبِروا عَلی اداء الفَرائضِ، وَ صابِروعَدُوُّکُم ، وَ رابِطو امامَکُمُ المُنتَظَرِ؛
صبر کنید برگزاردن احکام شرع و شکیبایی ورزید در برابر دشمنتان و آماده و حاضر یراق باشید برای امامتان که در انتظار او هستید.
(غیبه النعمانی، ینابیع الموده)
من آنَس بِالله اِستوحَشَ مِنَ النّاس؛
کسی که با خدا مانوس باشد، از مردم گریزان گردد
(مسند الامام العسکری، ص۲۸۷)
جُعِلتِ الخَبائِثُ فی بَیت وَ جُعِل مِفتاحُهُ الکَذِبَ؛
تمام پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.
(بحار الانوار، ج۷۸، ص۳۷۷)
اَللِّسانُ سَبُعٌ، اِن خُلّیَ عَنهُ عَقَرَ؛
زبان، حیوان درنده است، اگر رها شود می گزد.
(نهج البلاغه)
کَفاکَ ادبا تَجنُّبُکَ ما تَکرهُ مِن غَیرکَ؛
در مقام ادب همین بس که آنچه برای دیگران نمی پسندی، خود از آن دوری کنی
(مسند الامام العسکری، ص۲۸۸)
اِنَّ الوُصُولَ اِلی اللهِ عَزّوجلَّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ اِلّا بِامتِطاءِ اللَّیلِ؛
وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
(مسند الامام العسکری، ص۲۹۰)
التَّواضُعُ نِعمَهٌ لایُحسَدُ عَلیها؛
تواضع و فروتنی نعمتی است که بر آن حسد نبرند
(تحف العقول، ص۴۸۹)
لَیسَ مِنَ الاَدَبِ اِظهارِ الفَرَح عِندَ المَحزونِ؛
اظهار شادی نزد غمدیده، از بی ادبی است
(تحف العقول، ص۴۸۹)
المُومِنُ بَرَکَهٌ عَلی المُومِنِ وَ حُجَّهٌ عَلی الکافر؛
مومن برای مومن برکت و برای کافر، اتمام حجت است.
(تحف العقول، ص۴۸۹)
مَن لَم یجِد لِلاساءَهِ مَضَضّا لَم یکن عِندَهُ لِلاِحسانِ مَوقعٌ؛
کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.
(بحارالانوار، جلد ۷۸، ص۳۳۳)
أفضَلُ العِبادَهِ بَعدِ المَعرِفَهِ إِنتِظارُ الفَرَجِ؛
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است.
(تحف العقول، ص۴۰۳)
خُذُوا الکلِمَهَ اطَّیبَهَ مِمَّن قالَها و إن لَم یعمَل بِها ؛
سخن طیب و پاکیزه را از هر که گفت بگیرید، اگر چه او خود، بدان عمل نکند.
(تحف العقول، ص۳۹۱)
مَن أرادَ أن یکنَ أقوَی النّاسِ فَلیتَوکل عَلی اللهِ؛
هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید.
(بحار الانوار،۷ ، ص۱۴۳)
أوشَک دَعوَهً وَ أسرَعُ إجابَهُ دُعاءُ المَرءِ لاِخیهِ بِظَهرِ الغَیبِ؛
دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد، دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.
(اصول کافی،ج۱ ،ص۵۲)
اُحصُدِ الشَّرَّ مِن صَدرِ غَیرِک بِقَلعِهِ مِن صَدرِک؛
قلب خود را از کینه دیگران پاک کن، تا قلب آنها از کینه تو پاک شود.
(الامالی، ج۲، ص ۱۷۴)
مَن ظَنَّ بِکَ خَیرَاً فَصَدِّق ظَنَّه؛
کسی که به تو گمان نیکی برد، گمانش را (عملاً) تصدیق کن.
(نهج البلاغه نامه ۳۱)
اَلعَفافُ زِینَهُ الفَقرِ، وَ الشُّکرُ زِینَهُ الغِنَی؛
خویشتن داری، زینت فقر است و سپاس گزاری زینت غنا و توانگری.
(تحف العقول ص ۷۵)
إِذَا اختَشَمَ المُومِن أَخَاهُ فَقَد فَارقَهُ ؛
به خشم درآوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدایی از اوست.
(محاضرات ج۲ ص۲۸)
قِیمَهُ کلَّ امرِی ءٍ مَا یحسِنُهُ؛
قیمت و ارزش هر کس به اندازه ی کاری است که به خوبی می تواند انجام دهد.
(بیان و التبین ص ۱۷۹)
بِکَثرَهِ الصَّمتِ تَکون الهَیبَهُ، وَ بِالنَّصَفَهِ یَکثُر المُوَاصِلونَ؛
کثرت سکوت موجب ابهت و بزرگی است و انصاف مایه فزونی دوستان است.
لا تَرَی الجاهِلَ اِلّا مُفرِطاً اَو مُفَرِّطاً؛
همیشه جاهل: یا افراط گر و تجاوزکار و یا کندرو و تفریط کننده است.
(النهایه،جلد ۳ ص ۴۳۵)
اَکثَرُ مَصَارعِ العُقُولِ تَحتَ بُرُوقِ المَطَامِعِ؛
قربانگاه عقلها غالبا در پرتو طمعها است.
(محاضرات ج ۱ ص ۲۵۱)
قُولُوا لِلنّاسِ أحسَنَ ما تُحِبُّونَ أن یقالَ لَکم؛
به مردم بگویید بهتر از آن چیزی که می خواهید به شما بگویند.
(محاضرات ج ۱ ص ۲۵۱)
اَفضَلُ العِبادَهِ عِفَّهُ البَطنِ وَ الفَرجِ؛
بالاترین عبادت، عفت شکم و شهوت است
(تحف العقول، ص ۲۹۶)
ثمَرَهُ التَّفِریطِ النَّدامَهُ، وَ ثَمَرَهُ الحَزمِ السَّلامَهُ؛
ثمره تفریط و کوتاهی پشیمانی است و ثمره دور اندیشی سلامت.
(محاظرات ج۲ ص ۳۱۳)
أشَدُّ الذُّنُوبِ مَا استَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ؛
سخت ترین گناهان آن است که صاحبش آن را کوچک بشمرد.
(نهج البلاغه حکمت ۳۴۸)
ما عَرَفَ اَللهَ مَن عَصاهُ؛
خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند
(تحف العقول ص۲۹۴)
لا یکونُ اَلعَبدُ عالِماً حَتّی لا یکونَ حاسِداً لِمَن فَوقَهُ و لا مُحَقِّراً لِمَن دُونَهُ؛
هیچ بنده ای عالم نباشد تا اینکه به بالا دست خود حسد نبرد و زیر دست خود را خوار نشمارد.
(تحف العقول ص۲۹۳)
اَعجَزُ النَّاسِ مَن عَجَزَ عَنِ اکتِسابِ الاِخوَانِ، وَاَعجَزُ مِنهُ مَن ضَّیعَ مَن ظَفِرَ بِهِ مِنهُم؛
عاجز ترین مردم کسی است که از بدست آوردن دوست عاجز بماند و از او عاجزتر کسی است که دوستان بدست آورده را از دست بدهد
(الامالی ص ۱۱۰)
اَلمُومِنُ مِثلُ کفَّتی المیزانِ کلَّما زیدَ فی ایمانِهِ زیدَ فی بَلائِهِ؛
مومن همانند دو کفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می گردد
( تحف العقول ص ۴۰۸)
اَفضَلُ العِبادَهِ بَعدَ المَعرِفَهِ إِنتِظارُ الفَرَجِ؛
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است.
(تحف العقول ص ۴۰۳)
لا تُمار فَیذهَبَ بَهاوُک وَ لا تمازح فَیجتَرَاُ عَلَیک؛
جدال مکن که ارزشت می رود و شوخی مکن که بر تو دلیر شوند
(تحف العقول ص ۴۸۶)
یابنَ آدَمَ ما کسَبتَ فَوقَ قُوَّتِک ، فَاَنتَ فیهِ خازِنٌ لِغَیرِک؛
ای فرزند آدم! هرچه بیشتر از مقدار خوراکت به دست آوری خزانه دار دیگران خواهی بود.
(مروج الذهب ج ۲ ص ۲۴۶)
لا یعابُ المَرءُ بِتَاخیرِ حَقهِ اِنمَا یعابُ مَن اَخَذَ ما لَیسَ لَهُ؛
برای انسان عیب نیست که حقش تاخیر افتد، عیب آن است که چیزی را که حقش نیست بگیرد
(الامالی ج ۱ ص ۷۶)
لِکُلِّ شَیئٍ زَکاهٌ وَ زَکاهُ الاَبدانِ الصِّیامُ؛
براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است.
(الکافى، ج ۴، ص ۶۲)
صَومُ النَّفسِ عَن لَذّاتِ الدُّنیا اَنفَعُ الصِّیامِ
روزه نفس از لذتهاى دنیوى سودمندترین روزه هاست.
(غرر الحکم، ج ۱ ص ۴۱۶)
اِذا صُمتَ فَلیَصُم سَمعَک وَ بَصرَک وَ شَعرَک وَ جِلدَک؛
آنگاه که روزه مى گیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه دار باشند.(یعنى از گناهان پرهیز کند.)
(الکافى ج ۴ ص ۸۷)
مَن قَرَاَ فى شَهرِ رَمضانَ آیَه مِن کِتابِ اللهِ کانَ کَمَن خَتَمَ القُرآنَ فِى غَیرِه مِن الشُهُورِ؛
هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.
(بحار الانوار ج۹۳، ص۳۴۶)
هوَ شَهرٌ اَوَّلُه رَحمَه وَ اَوسَطُه مَغفِرَه و آخِرُه عِتقٌ مِنَ النّارِ؛
رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانهاش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.
(بحار الانوار،ج۹۳،ص۳۴۲)
لا فَضیلَهَ کالجِهادِ ، ولا جِهادَ کمُجاهَدَهِ اَلهَوی؛
فضیلتی چون جهاد نیست ، و جهادی چون مبارزه با هوای نفس نیست.
(تحف العقول ص ۲۸۶)
لا تُجاهِدِ الطَّلَبَ جِهادَ الغالِبِ وَ لا تَتَّکل عَلَى القَدَرِ إِتَّکالَ المُستَسلَمِ؛
چون شخص پیروز در طلب مکوش، و چون انسان تسلیم شده به قَدَر اعتماد مکن [بلکه با تلاش پیگیر و اعتماد و توکل به خداوند، کار کن].
(تحف العقول ، ص ۲۳۶ )
اثافى الاسلام ثلاثه: الصلوه و الزکوه و الولایه،لا تصح واحده منهن الا بصاحبتیها؛
سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درست نمى شود.
(کافى جلد۲، ص ۱۸)
لا غِنَی کالعَقلِ، و لا فَقرَ کالجَهلِ، و لا میراثَ کالاَدَب و لا ظَهیرَ کالمُشاوَرَه؛
هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.
(تحف العقول ص۸۹)
اِنَّ مِن تَمامِ الصَّومِ اِعطاءُ الزَّکاهِ یَعنى الفِطرَه کَما اَنَّ الصَّلوهَ عَلَى النَّبِى (ص) مِن تَمامِ الصَّلوهِ؛
تکمیل روزه به پرداخت زکاه یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (ص) کمال نماز است.
(وسائل الشیعه، ج ۶ ص ۲۲۱)
رُبِّ عالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهلُهُ ، وَ عِلمُهُ مَعَهُ لا ینفَعُهُ؛
چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالشان سودی نمی دهد.
(ارشاد ص۱۴۴)
اَشَدُّ النّاس اجتهاداً مَن تَرَک الذُّنوبَ؛
کوشنده ترین مردم کسی است که گناهان را رها سازد.
(تحف العقول ، ص ۴۸۹)
اِیاک وَ المِزاحَ فَاِنَّهُ یذهَبُ بِنُورِ ایمانِک؛
از شوخی (بی مورد) بپرهیز، زیرا که شوخی نور ایمان تو را می برد.
(بحارالانوار،ج۷۸،ص۳۲۱)
اِثنانِ یعلهما اللهُ فِی الدُّنیا البَغیَ وعُقوقَ الوالدین؛
دو چیز را خداوند در دنیا کیفر میدهد : تعدی و ناسپاسی پدر و مادر.
(کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۶۲، ح ۴۵۴۵۸)
اُدعُوا اللهَ وَ اََنتم مُوقِنونَ بِالاِجابَهِ وَاعلَموا اَنَّ اللهَ لا یَستَجِیبُ دُعاءَ مِن قَلبِ غافِلٍ لاه؛
خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بیخبر نمی پذیرد.
(کنز العمال، ج۲، ص۷۲)
الـرَّغبَهُ فِـى الـدُّنیـا تـُورِثُ الغَمِّ وَ الحُزنِ وَ الزُّهـدِ فـِى الدُّنیا راحَهُ القَلبِ وَ البَـدَنِ؛
رغبت و تمایل به دنیا مایه غم و اندوه و زهد و بـى میلى به دنیا سبب راحتى قلب و بدن است.
(تحف العقول، ص ۳۵۸)
مَن عَرَفَ اللهَ خافَ اللهَ و مَن خافَ اللهَ سَخَت نَفسَهُ عَنِ الدُّنیا؛
هر که خدا رابشناسد ترس او در دلش می افتد و هر از خدا ترسان باشد نفسش از دنیا باز می ماند.
(جهاد النفس، ص ۸۳)
اَفضَلُ ما یَتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلی اللهِ بَعدِ المَعرِفَهِ به ، الصَلوهُ؛
بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است.
(تحف العقول،ص۴۵۵)
اِنَّ الدینارَ وَ الدِّرهَمَ اَهلَکا مَن کانَ قَبلکم و هُما مُهلِکاکم؛
همانا دینار و درهم پیشینیان شما را به هلاکت رساند و همین دو نیز هلاک کننده شماست.
(جهاد النفس، ص ۲۴۷)
لا یَأمَنُ یَومَ القِیامَهِ إِلا مَن خافَ اللهَ فی الدُّنیا؛
هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
(بحار الانوار،ج ۴،ص ۱۹)
لا أفلَحَ قَومٌ إشتَرَوا مَرضاهَ المَخلوقِ بِسَخَطِ الخالِق؛
کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد.
(مقتل خوارزمی،ج ۱،ص۲۳۹)
المَسؤولُ حُرّ حَتی یَعِد ، وَ مُستَرِقُ المَسئولِ حَتی یَنجَز؛
انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتی وعده میدهد زیر بار مسؤولیت میرود، و تا به وعدهاش عمل نکند رها نخواهد شد .
(بحار الانوار،ج۷۸،ص۱۱۳)
خالطوا الناس مخالطه ان متم معها بکوا علیکم ، و ان عشتم حنوا الیکم؛
با مردم آنچنان معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک ریزند و اگر زنده بمانید به شما عشق ورزند.
(نهج البلاغه)
مَن حاوَلَ اَمراً بِمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتُ لِما یَرجو و اَسرَعُ لِما یَحذَرُ؛
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود .
(بحارالانوار،ج۷۸،ص۱۲۰)
مَن طَلَبَ رِضَی الناسِ بِسَخَطَ اللهِ وَکَّلَهُ اللهُ إلی الناسِ؛
کسی که برای جلب رضایت و خوشنودی مردم ، موجب خشم و غضب خداوند شود، خداوند او را به مردم وا می گذارد.
(بحارالانوار،ج۷۸،ص۱۲۶)
لا فقرَ اَشدُّ مِنَ الجَهلِ ، لا مالَ اَعودُ مِن العَقلِ؛
هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .
(اصول کافی،ج۱،ص۳۰)
لِکُلِّ شَیءٍ وَجهٌ وَ وَجهُ دینِکم الصَّلاهُ؛
هر چیز دارای سیماست ، سیمای دین شما نماز است .
(بحار الانوار،ج۸۲،ص۲۲۷)
اَحبّ اخوانى الى من اهدى الى عیوبى؛
محبـوبتـرین بـرادرانـم نزد من، کسـى است که عیبهایـم را به من اهدا کنـد.
(تحف العقول،ص۳۶۶)
لا یَنالُ شَفاعَتی مَن اَخَّرَ الصَّلوهَ بَعدَ وَقتِها؛
کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید
(بحارالانوار،ج،۸۳ص۲۰)
العِلمُ وَراثَهٌ کَریمَهٌ ، وَ الادابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ ، وَ الفِکرُ مِرآهٌ صافِیَهٌ؛
علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.
(نهج البلاغه)
مَن تَرَکَ الجَماعَهَ رَغبَهً عَنها وَ عَن جَماعَهِ المُسلِمینَ مِن غَیرِ عِلَّهٍِ فَلا صَلاهَ لَه؛
کسی که از روی بی میلی ،بدون عذر و علت نمازجماعت را که اجتماع مسلمانان است ترک کند، نمازی برای او نیست.
(امالی شیخ صدوق،ص۲۹۰)
مَن صَلّی رَکعَتَینِ یَعلَمُ مایَقولُ فِیهما اِنصَرَفَ وَ لَیسَ بَینَه وَ بَینَ اللهِ – عَزَّ وَ جَلَّ – ذَنبٌ؛
هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود، درحالی که میان او و میان خدای عز و جل گناهی نیست.
(اصول وافی،ج۲،ص۱۰۰)
مَن اَحَبَّکَ نَهاکَ وَ مَن اَبغَضَکَ اَغراکَ؛
کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند.
(بحار الانوار،ج۷۵،ص۱۲۸)
اَکبَرُ العَیبِ اَن تَعیبَ ما فیک مِثلُهُ؛
بزرکترین عیب آن است که آنچه را که مانند آن در خود توست عیب بشماری.