
مناجات با خدا-شب جمعه خواب بودم، در میانِ خواب دستم را گرفت وقت غفلت “حضرت توّاب” دستم را گرفت قبلِ توبه کردنم دل را به سوی خود کشید من نگفتم که مرا دریاب، دستم را گرفت! سر به زیر و دل شکسته، از همه رانده شدم دید تنهایم خودش بی تاب دستم را گرفت روز… […]
اى که دل ها همه از داغ غمت غمگین است وى که از خون تو صحراى بلا رنگین است نرود یاد لب تشنه ات از خاطره ها هر که را مى نگرم از غم تو غمگین است زان فداکارى و جانبازى مردانه تو به لب خلق جهان تا به ابد تحسین است نازم آن همت […]