
نشسته روی لبم باز نام حضرت صادق نوشته اند مرا هم ، غلام حضرت صادق فدای لحن فصیح و پیام حضرت صادق ستون مذهب ما شد ، کلام حضرت صادق حدیث بی بدلش را بخوانم و بنویسم بناست مکتب او را بدانم و بنویسم رسید از سر خوانش هزار شاخه ی طوبی رسید بر همه […]
ای جمال کبریا آیینه ات علم کل انبیا در سینه ات دانش آرد سجده بر خاک رهت ملک نامحدود حق دانشگهت با نگاهت قطره دریا می شود ذره مهر عالم آرا می شود علم آرد بر درت روی نیاز وحی کرده بر شما آغوش، باز نام تو نام آوران را شور داد هفت شهر معرفت […]
باز گرفته دلم برای مدینه باز نشسته دلم به پای مدینه شکر خدا عاشق دیار حبیبم شکر خدا که شدم گدای مدینه بال فرشته است، سایبان قبورش بال فرشته است،خاک پای مدینه در کفنم تربت بقیع گذارید صحن بقیع است، کربلای مدینه کرب و بلا میشود دوباره مجسم تا که به یاد آورم عزای مدینه […]
گوشه ای از حرای حجره ی خویش نیمه شب ها،خدا خدا می کرد طبق رسمی که ارث مادر بود مردم شهر را دعا می کرد *هر ملک در دل آرزویش بود بشنود سوز ربنایش را آرزو داشت لحظه ای بوسد مهر و تسبیح کربلایش را* هر زمان دل شکسته تر می شد «فاطمه اشفعی لنا» […]
دین از تو پدیدار شده حضرت صادق شیعه ز تو بیدار شده حضرت صادق از مکتب تو جن و ملک علم گرفتند انسان ز تو دیندار شده حضرت صادق دانشگاه شیعه که وجودش همه فخر است از توست، گوهر بار شده حضرت صادق تا یاد کنم ظلم پر از کینهی منصور آن جا بصرم تار […]
صادق آل مصطفی رفته از دنیا رخت عزا شد بر تن مادرش زهرا واویلتا واویلتا…آه و واویلا ای آسمان خون گریه کن در غم صادق عالم شد حسینیه ی ماتم صادق واویلتا واویلتا…آه و واویلا… شده ز غربت خونجگر موسیِ جعفر دیده امشب داغ پدر موسی بن جعفر واویلتا واویلتا…آه و واویلا زهر جفا آتش […]
آی عاشقی که میزنی به یاد غربتم به سینه ایشالا قسمتت بشه به زودی مکه ومدینه هنوزم تو گوش تاریخ/سوز اشک و ناله هامه عاشقا این و بدونید/مادرم صاحب عزامه من غریبم من غریبم… میگم این و برات تا معنی ِ غریبی و بدونی مزار من خاکیه و حتی نداره سایبونی غیر مهدی نیمه شبها/کس […]
منم آن دل که ز داغ تو به دریا می زد روضه اش شعله به دامان ثریا می زد موسپیدی که دو دستش به طنابی بستند پیرمردی که نفس در پی آنها می زد آن طرف گریه ی طفلان من و در این سو خنده بر بی کسی ام دشمن زهرا می زد نیمه […]