
هرم لبهای تو آتش زده جانم پسرم قصه ی آب برای تو بخوانم پسرم پسر ساقی کوثر به چه کاری افتاد کشته ی طعنه ی این زخم زبانم پسرم داغ تو چون علی اکبر کمرم را تا کرد نعره خواهم زنم از دل نتوانم پسرم مادرت دیده به راه است که سیراب آیی با چه […]
سر باز کرده زخم دلم ، سینه پرپر است چشمم فرات خون ، به جگر داغ دیگر است شاعر شدم خیال پریدن گرفته ام هر واژه در هوای زیارت کبوتر است “آقا” بیا به “اشک غزل” روضه ی عمو است این خیمه با شمیم حضورت معطر است …. این ابن ملجم است […]
اشعار روضه حضرت علی اصغر علیه السلام *** مثل پرنده بال گشودی رها شدی کوچک ترین ستاره سر نیزه ها شدی لعنت به لای لایی این نیزه دار تو باعث شده است بر سر نی بی صدا شدی زخم سرت برابر زخم عمو شده بر روی نیزه ها چقدر جا به جا شدی بعد از […]