logo

من ز دربار حسین ابن علی ماهانه دارم
کي دگر چشم طمع بر مردم بیگانه دارم
تا گرفتم دست خط نوکری از مادر او
بر در دربار آن شه منصبی شاهانه دارم

جستجو
صلوات شمار
اوقات شرعی

آخرین مطالب
مطالب پر بازدید
برچسب ها
ادعیه اعلام مراسم سخنرانی و عزاداری دهه اول محرم جلسه هیئت ذاکران فاطمی اراک حاج_حسین_نیمه_وری حاج حسین نیمه وری حسین نیمه وری دعای کمیل با صدای حاج حسین نیمه وری روضه شب شهادت حضرت زهرا (س) با نوای حاج حسین نیمه وری روضه و سینه زنی آقا ابالفضل ع زمزمه روضه شب جمعه سرود مولودی امام حسن (ع) شب بیست و یکم ماه رمضان شب قدر شبهای قدر در امامزاده ها شعر شعر امام زمان شعر شهادت شعر مناجات شهادت امام علی صوت دقایقی از زمزمه و روضه حضرت زهرا س صوت مدح و مرثیه امام صادق(ع) صوت مراسم روضه و سینه زنی شب عاشورا مراسم سینه زنی مراسم شام غریبان مصلی بیت المقدس اراک مراسم شب قدر۲۳ ماه مبارک رمضان مراسم شب های قدر مراسم شب های ماه رمضان مراسم عزاداری شب شهادت حضرت زهرا (س) با نوای حاج حسین نیمه وری مشکی_پوشان_فاطمیه مولودی خوانی شب میلاد امام هادی(ع) در حرم حضرت ابالفضل مولودی خوانی شب ولادت امام حسن عسگری (ع) میلاد امام هادی نیمه وری هیئت _باب الحوائج_کوی امام علی ع کتیپ تصویری عتبات عالیات کلیپ اربعین حسینی کلیپ تصویری باب القبله امام حسین ع کلیپ تصویری روضه علی اصغرع کلیپ تصویری زمزمه مدح امیرالمومنین ع و مدح و روضه حضرت عباس ع کلیپ تصویری سینه زنی حضرت ابوالفضل ع کلیپ تصویری مدح و روضه حضرت ابالفضل ع کلیپ تصویری مدح و روضه حضرت ابوالفضل ع کلیپ جشن نیمه شعبان کلیپ فرازی از قرائت دعای پر فیض ندبه کلیپ فرازی از قرائت دعای پر فیض کمیل
بازدید شده ها
آمار سایت
  • 0
  • 91
  • 68
  • 198
  • 141
  • 1,916
  • 6,142
  • 370,204
  • 1,754,755
  • 271,163
  • 68,705
  • 3,107
  • خرداد ۵, ۱۴۰۲

و خداوند علی گفت و چنین خلقت کرد


و خداوند علی گفت و چنین خلقت کرد
و تو را در دو جهان آیینه‌ی حیرت کرد
در دل کعبه نشستی و دلش روشن شد
کعبه حاجی شد و آماده‌ی چرخیدن شد
بی سبب نیست که در قلب همه جا داری
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
کعبه شد حاجی و شد مست و چه احرامی بست
«پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست»
بی سبب نیست که آرام و قرار همه‌ای
تو همان صورت ظاهر شده‌ی فاطمه‌ای
دو سه روز است جهان دور زمین می‌چرخد
عالمی حلقه شده دور نگین می‌چرخد
دلش از شادی دیدار تو پر زد کعبه
نتوانست که در پوست بگنجد کعبه
روح از سوی همه بوسه به بازویت زد
فاطمه بنت اسد شانه به گیسویت زد
شانه زد بنت اسد، دید که هر رشته‌ی مو
لا اله‌ی است که دارد به لبش: الا هو
باز شد کعبه دلش از لب خندان شما
سینه چاکی چه می‌آید به محبان شما
کعبه یک سنگ نشان، بود تو جانش دادی
قلب این سنگ نشان را تو نشانش دادی
ساغر عشق به دست تو فقط می‌آید
هر که عاشق شده پای تو وسط می‌آید
ساقیا تا که سر زلف تو را شانه زدند
«دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند»
بین هر حلقه مو حلقه‌ی مستان تو اند
این جماعت همه الله پرستان تو اند
دست نامحرم از آن چین و شکن کوتاه است
سر این رشته فقط وصل به وجه الله است
آن سر رشته گره خورده به جان و دل ما
تا که بستند، گره وا شده از مشکل ما
چشم وا کردی و نوری ازلی پیدا شد
مثل این فاطمه، آن فاطمه هم شیدا شد
جامه یک بار به احرام تو بستن بس نیست
جام در راه تو یک بار شکستن بس نیست
حشر، چون حجر عدی با کفنی چاک خوش است
مست در محشر تو سر زدن از خاک خوش است
حجر، یوسف شد و از چاه درآمد انگار
وسط روز ببین ماه در آمد انگار
باید اینگونه به عشق تو هوایی باشد
وقتی عاشق نوه‌ی حاتم طایی باشد
قبر یک بار به عشق تو چشیدن کم بود
آخر این کشته‌ی عاشق پسر حاتم بود
نه به حاتم، به غلامی درت می‌نازد
او کریمی است که بیش از دگران می‌بازد
مثل او کاش شهیدان دمشقت باشیم
چند نوبت همگی کشته‌ی عشقت باشیم
محو در نقش جهانم، نجف آبادم کن
پاک کن نقش جهان از دلم آزادم کن
قاسم صرافان