
از آسمون بارون می باره ، چشمای زهرا خون می باره
ماه محرم رسید دوباره آه و واویلا
پیراهن مشکیمُ می پوشم به اذن زهرا
مهدی میاد دوباره ، روضه برات می گیره
خوش بحال کسی که ، امسال برات می میره
حسین غریب مادر
******
صدا میاد از آسمونا ، کجا نشستن سینه زنها
یه مادری باز سر در خونش مشکی می کوبه
نوکری آقا فقط برای تو خیلی خوبه
حالا که من دوباره ، محرمت رو دیدم
یه کاری کن که زهرا ، بگه اینُ خریدم
حسین غریب مادر
******
دعوت شدم دوباره امسال ، زهرا می خونه بین گودال
برات بمیرم آخه مگه تو مادر نداری
رو خاک صحرا افتادی اما تو سر نداری
سر تو رو بریدن ، آتیش زدن به جونم
خیلی غریبی مادر ، من اینُ خوب می دونم
حسین غریب مادر
**********************************
ورود کاروان به کربلا
زینب دیگه داره می میره ، اینجا تو رو ازم می گیره
اینجا کجاست که همش داره دست و پام می لرزه
انگار از اینجا دارم می بینم هزار تا نیزه
اگه میشه نمونیم ، دیگه رمق ندارم
چیکار کنم راضی شی ، اسم کیُ بیارم
امان از این غریبی
******
داره علم می کوبه عباس ، دل نگرون زینب کبراس
جان برادر می خوام کنارت باشم همیشه
ببین ربابُ بچش رو دستش آروم نمیشه
داره می بینه انگار ، حرمله هی می خنده
کاشکی سر علی رو ، رو نیزه ها نبنده
امان از این غریبی
******
اینجا کسی رحمی نداره ، جون منُ رو لب میاره
من مطمئنم اینجا نمی سازه با مزاقت
وای از دمی که یکی با خنجر میاد سراغت
من می میرم اگه تو ، تنها بمونی اینجا
خدا کنه نمونی ، به زیر سم اسبا
امان از این غریبی
**********************************
حضرت رقیه (س)
چشام به در دوخته بابایی ، ببین موهام سوخته بابایی
خبر نداری تو صحرا بابا زمین می خوردم
فقط برای دیدن چشمات دووم آوردم
کشته منُ بابایی ، سر پر از غبارت
مگه کسی نبوده ، تو کربلا کنارت
بابا بابا بابایی
******
یه بغضی توی این گلومه ، خیلی دلم تنگ عمومه
یادته بابا همش رو دوش عمو می رفتم
بعد عمو من فقط با درد پهلو می رفتم
اون شبی که جا موندم ، یکی اومد کنارم
گفتم نزن یتیمم ، من کسی رو ندارم
نامرد بی سر و پا ، دخترتُ کتک زد
با خنده های تلخش ، به زخم ما نمک زد
بابا بابا بابایی
******
بگو سرت رو کی بریده ، بگم کی موهامُ کشیده
زخم پاهامُ ببین باباجون خیلی زیاده
ترسیده بودم خیلی دویدم پای پیاده
به آرزوم رسیدم ، تو رو بغل می گیرم
حاجت من همینه ، دارم برات می میرم
بابا بابا بابایی
**********************************
طفلان حضرت زینب (س)
روی منُ زمین می ذاری ، هدیه هامُ قبول نداری
چیزی ندارم به غیر از اینها برات بیارم
نگو نمیشه دارن می لرزن گلام کنارم
به بچه هام می گفتم ، باید برات بمیرن
حالا ببین چجوری ، دامنتُ می گیرن
حسین عزیز زهرا
******
اذن جهاد اگه نگیرن ، گلام تو خیمه ها می میرن
حق بده آقا دلم بگیره ازت برادر
بیا نگاه کن ببین چقد مضطر شده خواهر
بچه بزرگ نکردم ، تو خیمه ها بمونن
شاگرد حیدر هستن ، درسته نوجوونن
حسین عزیز زهرا
******
نبردشون ببین چه غوغاس ، استاد رزمشونه عباس
توی رگاشون خون علیه داره می جوشه
وای از دمی که هر دوتاشون افتادن یه گوشه
لحظه ی آخر اومد ، گلام رو خاک صحران
با نیزه ای که خوردن ، امشب و پیش زهران
حسین عزیز زهرا
**********************************
عبدالله ابن الحسن
عمه بذار برم به میدون ، تنها تو گوداله عموجون
بارون تیر و نیزه داره رو سرش می باره
حرمله اینجا داغشُ رو این دلم می ذاره
تا از رو مرکب افتاد ، زود دستمُ کشیدم
اصلا نفهمیدم کی ، بالاسرش رسیدم
واویلتا واویلا
******
قلبمُ از جا کندی آخر ، وقتی دیدم افتادی با سر
خوردی زمین و میدون دوباره غوغا به پا شد
خوشا به حالم برا عموجون دستم جدا شد
نیگا بکن عموجون ، من افتادم کنارت
حاجتمُ گرفتم ، تا جون دادم کنارت
واویلتا واویلا
******
هرکی تو دستش هرچی داش زد ، یه پیرمردی با عصاش زد
بوی مدینه پیچیده اینجا مادر رسیده
روضه می خونه غریبونه با قد خمیده
برای ذبح بچم ، خنجر و تیر آوردن
اونا که عمری کوفه ، نون علی رو خوردن
واویلتا واویلا
**********************************
قاسم ابن الحسن
تو خیمه خیلی غصه خوردم ، نامه ی بابام و آوردم
بابام بهم گفت غریبی سخته دردت به جونم
بذار برم من دلم می گیره اینجا بمونم
وقتی زمین می افتم ، غوغا میشه تو میدون
آرزومه بمیرم ، تو بغل عموجون
عموعمو عموجون
******
یل حسن زده به لشکر ، اذن جهاد گرفته آخر
رجز می خونه لشگر فراری شده دوباره
ازرق شامی رو رو زمین زد با یه اشاره
اهل حرم می دیدن ، مثل حسن می جنگه
دیدن حریف قاسم ، نیزه و تیر و سنگه
عموعمو عموجون
******
قاسم تا روی خاکا افتاد ، ولوله تو خیمه ها افتاد
عمو بالای سرش رسیده با دست لرزون
می بینه قاسم تنها رو خاکا افتاده بی جون
غصه نخور عموجون ، بالا سرت نشسته
آخی شبیه زهرا ، سینت چرا شکسته
عموعمو عموجون
**********************************
حضرت علی اصغر (ع)
امشب دل زهرا کبابه ، شب شب روضه ربابه
میون خیمه برای اصغر روضه میخونه
میگه خدایا بعیده بچم زنده بمونه
داره میگه عزیزم ، تکون نده لباتُ
از هوش میری دوباره ، واکن علی چشاتُ
لالا لالا لالایی
******
تو خیمه ها غوغا به پا شد ، وقتی سر علی جدا شد
تا که سه شعبه سمت علی رفت چشامُ بستم
دارم می بینم گلوی پارش ریخته رو دستم
سرباز آخر من ، نشون نده گلوتُ
واکن دوباره بابا ، دستای کوچولوتُ
لالا لالا لالایی
******
رفتی برو خدا به همرات ، بابا فدای قد و بالات
گهواره ی تو تو دست دشمن غوغایی بر پاس
تنت رو خاک و سرت عزیزم رو نیزه بالاس
داری ما رو می بینی ، بی تابی روی نیزه
خدا کنه نیفتی ، بخوابی روی نیزه
لالا لالا لالایی
**********************************
حضرت علی اکبر (ع)
علی پاشو چشاتُ واکن ، یه بار منُ بابا صدا کن
رو خاک صحرا افتادی حالا چه وقت خوابه
پاشو نیگا کن حال من و عمه هات خرابه
یادمه وقتی رفتی ، انگار دلم رو بردی
بخاطر رقیه ، یه قطره آب نخوردی
ای وای علی اکبر
******
اینقد رو خاک نکش پاهاتُ ، کشتی علی آخر باباتُ
پاشو نیگا کن دشمن به حال بابات می خنده
پاشو بریم تا زخم سرت رو عمه ببنده
آخر نشد تنت رو ، به خیمه ها بیارم
تنت جدا جدا شد ، دیگه علی ندارم
ای وای علی اکبر
******
پهلوت چرا شکسته بابا ، تازه شدی شبیه زهرا
دارم می میرم داغ تو خیلی سنگینه بابا
چشاتُ بستی جلوی چشمام رو خاک صحرا
دیدی تو این بیابون ، جونم به لب رسیده
خسته شدم عزیزم ، ببین بابات بریده
ای وای علی اکبر
**********************************
حضرت عباس (ع)
علم رو بردار ای علمدار ، عباس من خدانگهدار
به هم می ریزه سپاهم عباس بدون دستات
می دونم اینا نقشه کشیدن برای چشمات
خبر پیچید تو خیمه ، سقا ز مرکب افتاد
خوردی زمین ندیدی ، تو خیمه زینب افتاد
واویلتا اباالفضل
******
سقای ما رو دوره کردن ، دنبال چی آخه می گردن
لشگر دشمن مشک عمو رو هدف می گیره
علیِ اصغر بدون مشک عمو می میره
بی دست رو خاک صحرا ، سقا با صورت افتاد
زهرا رو دید کنارش ، آهی کشید و جون داد
واویلتا اباالفضل
******
حسین دوید به سمت عباس ، دست قلم کنار دریاس
میگه برادر پاشو عزیزم حسین رسیده
پشت و پناهم ببین برادر قدش خمیده
بعد تو چشم دشمن ، می ره به سمت غارت
پاشو خودت نیگا کن ، زینب میره اسارت
واویلتا اباالفضل
**********************************
شب عاشورا
شب شب آخر حسینه ، فردا رو نی سر حسینه
همه تو خیمه دعا می خونن یا چشم گریون
زینب نشسته کنار ارباب با دست لرزون
میگه داداش الهی ، داغ تو رو نبینم
فردا میام با مادر ، بالاسرت می شینم
حسین غریب مادر
******
جون ما رو به لب میاری ، خواهرتُ تنها می ذاری
زینب می میره اگه یه لحظه ازت جدا شه
آرزوم اینه فردا تو گودال کسی نباشه
امشب می گی عزیزم ، از لحظۀ جسارت
فردا جلوی چشمام ، تن تو میشه غارت
حسین غریب مادر
******
امشب زبون گرفته زینب ، فردا حسینم زیر مرکب
دل نگرونم فردا تو گودال تنها بمونی
خدا نیاره عریان رو خاک صحرا بمونی
زیر عبای خولی ، فردا سر تو میره
تو دست ساربانم ، انگشتر تو میره
حسین غریب مادر
دانلود زمزمه در ادامه نوشته