logo

من ز دربار حسین ابن علی ماهانه دارم
کي دگر چشم طمع بر مردم بیگانه دارم
تا گرفتم دست خط نوکری از مادر او
بر در دربار آن شه منصبی شاهانه دارم

جستجو
صلوات شمار
اوقات شرعی

آخرین مطالب
مطالب پر بازدید
برچسب ها
ادعیه اعلام مراسم سخنرانی و عزاداری دهه اول محرم جلسه هیئت ذاکران فاطمی اراک حاج_حسین_نیمه_وری حاج حسین نیمه وری حسین نیمه وری دعای کمیل با صدای حاج حسین نیمه وری روضه شب شهادت حضرت زهرا (س) با نوای حاج حسین نیمه وری روضه و سینه زنی آقا ابالفضل ع زمزمه روضه شب جمعه سرود مولودی امام حسن (ع) شب بیست و یکم ماه رمضان شب قدر شبهای قدر در امامزاده ها شعر شعر امام زمان شعر شهادت شعر مناجات شهادت امام علی صوت دقایقی از زمزمه و روضه حضرت زهرا س صوت مدح و مرثیه امام صادق(ع) صوت مراسم روضه و سینه زنی شب عاشورا مراسم سینه زنی مراسم شام غریبان مصلی بیت المقدس اراک مراسم شب قدر۲۳ ماه مبارک رمضان مراسم شب های قدر مراسم شب های ماه رمضان مراسم عزاداری شب شهادت حضرت زهرا (س) با نوای حاج حسین نیمه وری مشکی_پوشان_فاطمیه مولودی خوانی شب میلاد امام هادی(ع) در حرم حضرت ابالفضل مولودی خوانی شب ولادت امام حسن عسگری (ع) میلاد امام هادی نیمه وری هیئت _باب الحوائج_کوی امام علی ع کتیپ تصویری عتبات عالیات کلیپ اربعین حسینی کلیپ تصویری باب القبله امام حسین ع کلیپ تصویری روضه علی اصغرع کلیپ تصویری زمزمه مدح امیرالمومنین ع و مدح و روضه حضرت عباس ع کلیپ تصویری سینه زنی حضرت ابوالفضل ع کلیپ تصویری مدح و روضه حضرت ابالفضل ع کلیپ تصویری مدح و روضه حضرت ابوالفضل ع کلیپ جشن نیمه شعبان کلیپ فرازی از قرائت دعای پر فیض ندبه کلیپ فرازی از قرائت دعای پر فیض کمیل
بازدید شده ها
آمار سایت
  • 0
  • 145
  • 129
  • 323
  • 232
  • 1,919
  • 6,947
  • 365,999
  • 1,755,800
  • 271,974
  • 69,368
  • 3,110
  • خرداد ۱۰, ۱۴۰۲

اشعار عید غدیر – علی اکبر لطیفیان


کار من نیست که بنشینم و املات کنم

شان تو نیست که در دفترم انشات کنم

عین توحید همین است که قبل از توبه

باید اول برسم با تو مناجات کنم

سالی یک بار من عاشق نشوم می میرم

سالی یک بار اجازه بده لیلات کنم

همه جا رفتم و دیدم که تو هستی همه جا

تو کجا نیستی ای ماه که پیدات کنم؟

پدر خاکی و ما بچه ی خاکی توایم

حق بده پس همه را خاک کف پات کنم

باتو ای پیر طریقت که سر راه منی

آن قدر معجزه دیدم که مسیحات کنم

از خدا خواسته ام هر چه که دارم بدهم

جای آن چشم بگیرم که تماشات کنم

تو همانی که خدا گفت: تو رب الارضی

سجده بر اشهد ان لایی الّات کنم

مثل ما ماه پیمبر به خودت ماه بگو

اشهد انّ علیّاً ولی الله بگو

آینه هستم و آماده ی ایوان شدنم

آتشی هستم و لبریز گلستان شدنم

چند وقتی است به ایوان نجف سر نزدم

بی سبب نیست به جان تو پریشان شدنم

سفره ی نان جویی پهن کن ای شاه نجف

بیشتر از همه آماده ی  مهمان شدنم

آن که از کفر در آورد مرا مهر تو بود

همه اش زیر سر توست مسلمان شدنم

از چه امروز نیفتم به قدومت وقتی

ختم شد سجده ی دیروز به انسان شدنم

علی اللهی ما را به بزرگیت ببخش

پیش تو مستحق این همه حیران شدنم

ده ذی الحجه ی من هجده ذالحجه ی توست

هشت روز است که آماده قربان شدنم

جان به هرحال قرار است که قربان بشود

پس چه خوب است که قربانی جانان بشود

شان تو بود اگر این همه بالا رفتی

حق تو بود که بالاتر از این جا رفتی

شانه ی سبز نبی با تنش عرش الله است

تو از این حیث روی عرش معلّا رفتی

انبیاء نیز نرفتند چنین تا معراج

انبیاء نیز نرفتند تو اما رفتی

به یقین دست خدا دست پیمبر هم هست

پس تو با دست خودت این همه بالا رفتی

باید این راه به دست دگری حفظ شود

علت این بود که تا خیمه ی زهرا رفتی

تو ولی هستی و منجی ولایت زهراست

تو هدایت گری و نور هدایت زهراست

آی مردم به خدا نیست کسی برتر از این

ازلی طینت، اول تر و آخرتر از این

تا به حالا که ندیدند و بعد از این هم

اسد الله ترین  حضرت حیدرتر از این

هیچ کس نیست گه عقد اخوت خواندن

بهر پیغمبر اسلام برادرتر از این

رفت از شانه ی معراج نبی بالاتر

به خدا هیچ کجا نیست کسی سرتر از این

آن دو تا ذات در این مرحله یک ذات شدن

این پیمبرتر از آن، آن پیمبرتر از این

دستِ گرم پدر فاطمه در دست علی ست

بعد از این بارِ نبوت همه در دست علی ست