
روشنگر است ناله پشت شرارها
چون آفتاب در همه ی روزگارها
روشن تر است از همه روزها شبش
شب دیدنی ست جلوه شب زنده دارها
خاک رهش بلند که شد”تربت” ش کنید
فرقی نمی کنند تراب نگارها
این است معجزش که دمی معجزه نکرد
ازهیچ خلق سرنزد اینگونه کارها
این شانه را به هیچ نبی ای نداده اند
که بارها بلند شود زیر بارها
یک ذره ازتلألؤ خورشیدکم نشد
ذره کجا و جلوه پروردگارها
این دشت با اراده زینب اداره شد
در دست جبر اوست همه اختیارها
زینب سواره است اگرچه پیاده است
اینها پیاده اند، همین ها، سوارها
وا کرده است فکرکنم بال خویش را
بیهوده نیست اینهمه گرد و غبارها
آهش تمام لشگریان را مچاله کرد
از او گرفته اند نسب ذوالفقارها
گیسو اگر شتاب کند گیرمی کند
یعنی به نفع نیست همیشه فرارها
———————————————————
علی اکبر لطیفیان